حوا خانمیحوا خانمی، تا این لحظه: 11 سال و 30 روز سن داره

می نویسم تا بدونی ...

حوا خانمی در تیراژه

1393/4/13 0:25
نویسنده : مامان ثمره
256 بازدید
اشتراک گذاری

عمر من سلام ..

چند روز پیش رفتیم تیراژه وقتی وارد شدیم چشم شما خورد به ماشین دستی های مخصوص خرید ... دوباره اییم اییم کنون من و کشوندی دنبال خودت (البته تو بغلم بودی) امان از وقتی که چیزی می خوای بهت نمی تونم نه بگم باید تمرین کنم تا یاد بگیرم یه مواقعی از من نه بشنوی تا اگه بزرگ شدی طاقت داشته باشی از دیگران نه بشنوی و در عین حال ازشون متنفر نشی ...

کلی ذوق کردی مامانم ...

حوا خانمی همچنان گرم رانندگیه

می خواستم برات لباس بخرم که گویا خودت می خواستی انتخاب کنی اونم با چه دقتی!!!

اونجا هم کلی خاطر خواه پیدا کردی ...

هر چی دنبال مارک آشور بودم که برات لباس بخرم پیدا نکردم تا اینکه این لباس و دیدم خوشم اومد برات خریدم فرداشم رفتیم خونه مامانی سارا اونام خیلی خوششون اومد

اگه گفتی بین این همه میوه هلو کجاست؟؟؟؟؟؟؟

اینم یه عکس مادر دختری البته با زیرکی مادری ..

اونروزم یه روز خوب و یه گردش دونفره رو با هم گذروندیم ... انشاالله همیشه با هم خوش باشیم حتی زمانی که به سن بلوغ میرسی و کمتر دوست داری لحظه هاتو با مامان بگذرونی... از خدا می خوام نه شما اونطوری بشی هم خدا  علم رفتار با شما رو بهم بده عشقم ... سرنوشتم ...

پسندها (7)

نظرات (4)

ابجی سجا
13 تیر 93 14:36
امشب بهت اس دادم كه بگم زندگيم تاريكه مثل شب تنهام مثل ماه كوچيكم مثل ستاره اما دوستت دارم اندازه آسموني كه اندازه نداره
بابای محمد امین
14 تیر 93 9:00
سلام خوبی منم تو رو لینک کردم تو هم لینک کن . با تشکر
بابای محمد امین
14 تیر 93 11:49
سلام خواستم بگم مامان ثمره واقعا دست مریزا دمت گرم خیلی عالیه فقط جای عکس خودت خالیه تا ببینم این هنرمند کیه باتشکر
مامان سحر
20 تیر 93 1:36
مامان جون میدونستی خیلی باسلیقه این؟؟دقیقا این بلوز شرتو منم واسه اناهیدوقتی همسن حوا جون بود خریدم...این لباس انتخاب مامانای باسلیقه ست مبارکه....خوشگل خانم شما همه چی بهت میاد