اولین دندون حوا خانمی
دختر قشنگم سلام
امروز بعد از اینکه سوپتو خوردی داشتیم با خاله فرح باهات بازی میکردیم که یه تیکه نون از زمین برداشتی گذاشتی تو دهنت اومدم از دهنت در بیارم که انگشتم خورد به اولین جوونه مروارید خوشگلت.
سه چهار روز بود که سرت و کف دستات داغ میشد خیلی نگران میشدم آخه تازه از سرماخوردگی خوب شدی اصلا از تب کردنت نگران میشم اما دارم سعی می کنم که کمتر نگران بشم و اجازه ندم افکار منفی به سراغم بیاد آخه آدم به هر چی فکر کنه همون فکر روزیش میشه سعی میکنم بیشتر مثبت فکر کنم تا هر چی مثبت و زیبایی و آسونیه خدا روزیت کنه عشقم.
اولین دندونی که در آوردی در تاریخ 30 دی 1392که مصادف بود با نه ماه و 16 روزگی شما و دندون پیشین بالا سمت راست کمی نگران شدم زنگ زدم از چند نفر پرسیدم گفتن مشکلی نیست اومدم تو اینترنت تحقیق کردم خدا رو شکر مسئله ای نیست هر بچه ای یه ساختار فیزیکی مخصوص به خودش رو داره الانم شما خوابی باید تدارک جشن دندونیت رو ببینم الهی قربونت برم که داری آماده میشی واسه جویدن غذاها سعی می کنم که سالمترین و خوشمزه ترین غذا ها رو برات درست کنم قشنگم
اینم فرشته ای که مروارید قشنگ دختر نازمو آورده کاشته تو دهنش مامان قربونت بره نفسم