تب 39 درجه حوا خانومی
عروسکم دو روزه که تب داری دیشب تبت تا 39 درجه هم رسید که خیلی هول کردم نفهمیدم چی پوشیدم چی تنت کردم بردمت درمانگاه سر کوچه ... اصلا نفهمیدم چطوری برم وقتی رسیدم دکتر درمانگاه داشت مریض ویزیت میکرد ب منشی گفتم تبت بالاست ب دکتر خبر بده همچنان که با نگاهش آرومم میکرد با لبخند بهم گفت نگران نباش چیزی نمیشه .. خلاصه بعد از چند دقیقه پر از اضطراب نوبت ما شد رفتیم تو ..
.. ازم پرسید بچه اولته گفتم بله با لبخند گفت کاملا مشخصه .. استرس و کاملا از چهره ام تشخیص داده بود سعی میکرد آرومم کنه وقتی شما رو معاینه میکرد کلی جیغ و داد راه انداختی و گریه کردی نمیدونم چرا وقتی اینطوری گریه میکنی یه بغض وحشتناک گلومو میگیره که معمولا به گریه ختم میشه البته دارم تمرین میکنم که احساساتم رو در اینجور مواقع کنترل کنم .. خلاصه ویزیت شدی و اومدیم بیرون برعکس همیشه که من داروهای شیمیایی بهت نمیدم انقدر ترسیده بودم که رفتم سریع داروهاتو گرفتم و برات شیاف گذاشتم اولین بارت بود کلی گریه کردی ..
از طرف دیگه مامانی تا مرز سکته رفته بود کلی گریه کرده بود ی مواقعی فکر میکنم شاید خیلی بیشتر از من تو رو دوست داشته باشه اما مطمئنم که تو این دنیا هیچ کس تو رو اندازه من نمی خواد آخه تو جیگر گوشه منی..
مامانی وقتی دید داری بازی میکنی بازم گریه کرد اینبار از خوشحالی و بعد آروم گرفت
بعد از گذاشتن شیاف تبت اومد پایین آروم شدم .. تونستم نفس بکشم تا 4 صبح بیدار بودم که تبت بالا نره ی چرت زدم برای نماز صبح بیدار شدم بعد تا ساعت 8 که بلند شدم دیدم و دوباره تب کردی دنیا رو سرم خراب شد داروهات و دادم شروع کردم به پاشویه کردنت از ساعت 9و نیم به بعد دیگه چرت میزدم شما هم کنارم خوابیده بودی و شیر می خوردی به حالت دراز کش شیر بهت میدادم پاشویه هم میکردم چرت کم خوابی از یه طرف استرس تب دار بودنت از طرف دیگه چه حالی برام ساخته بود مدامم با درجه چکت میکردم اگه بیدار بودی که نمیذاشتی از درجه خوشت نمیاد خلاصه تا ساعت 12 ظهر هی تبت بالا پایین شد بعد به لطف خدا قطع شد بعداز ظهرم رفتم جواب آزمایشت رو گرفتم بعداز ظهر رفتیم دکتر .. دکترت گفت آزمایش ها خوبن مشکلی نیست یه نسخه برات پیچید گفت تا 3 ماه باید اینارو مصرف کنی ببینیم ب وزن گیریت کمک میکنه یا نه رفتیم داروخانه داروهاتو بگیرم که گفت 75 هزار تومن میشه منم پول همرام نبود قرار شد فردا داروهاتو بگیرم انشاالله که بهت جواب بده البته خدا رو خیلی شکر کردم که سالمی و مشکلی نداری
راستی داروهایی که بهت میدم دمنوش آویشن و بادرنج بویه و اسطوخودوس که هم ضد تب هستن هم آنتی بیوتیک .. هر 8 ساعت هم 7 تا سیاهدونه بهت میدم البته همه اینا رو با کلی مصیبت به خوردت میدم اصولا میونه خوبی با خوردن نداری
بعد از سرما خوردگی قبلیت هم صبح ها آب شلغم بهت میدم که اینطوری درست میکنم :
شلغم خام رو خوب میشورم توش و با چاقو و قاشق چایخوری گود میکنم یه قاشق چایخوری عسل میریزم توش و میزارم تو ی نعلبکی داخل یخچال تا صبح که حسابی آب انداخته و اون آب و میدم بخوری این رژیم تا دو هفته ادامه داره ازداروهای شیمیایی فقط شیاف و برات استفاده میکنم که اونم خدا رو شکر شما رو به اسهال انداخت و این نشونه خوبیه شیاف و قطع نکردم تا اگر عفونتی هست که هست خارج بشه ...
الانم بیدار شدی و نشستی بغلم هی بوسم میکنی عاشق بوسیدناتم ( اینم نمونه تایپ شما : یص6 فکلزز//وئدذظ عاشقتم عشقم)
خدایا جسم و روح دخترم رو همیشه سلامت بدار...
امیدوارم وقتی بزرگ شدی و مختار مراقب سلامتیت باشی و تغذیه سالمی داشته باشی شادی خونم